#شهید_مدافع_حرم
#یادت_باشد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
مطالب کپی ازکانال
https://eitaa.com/yadat_bashad
همه راضی بودند از این مراسم بارانی ای که در روز عید با بغض همرزم شهید آغاز شد و با بغض خانم مجری تمام شد…!
?حضور در قاب زیبای خانواده چهار شهید مدافع حرم از ماندگار ترین لحظات عمرم خواهد بود.
? لحظات زیبایی را به چشمانمان هدیه کردید.
میدیدم جوان دانشجویی یک دفتر بزرگی را پیش روی “همراه پدر شهید حججی” باز کرده و ورق ورق آن که پر بود از “تصاویر و نوشته های مربوط به شهید” را توضیح میدهد.
?چمشت را که می چرخاندی نوجوانهایی عکس شهید مرادی را به امضای پدر شهید حججی متبرک می کردند.
? مهمان دیگری صدایم میزد که تو رو خدا سلام من را به پدر شهید حجت اسدی برسان!
? نوجوانی از اعضای گروه سرود، گوشه ای از پشت صحنه ی تاریک مراسم با احساس ضعفی که از ناهار نخوردن داشت، منتظر آخر مراسم مانده بود برای اهدای هدیه به …
? مادری چه با سلیقه چادر نمازی را کادو پیچ آورده بود برای خانواده شهید!
? و طلبه ای که از شهری دیگر با سنگ متبرک حرم امام حسین(ع) آمده بود.

? چهارمین روز آذر پاییزی و اناری ما هم مثل چهارمین روز اردیبهشتمان با شهید حمید عزیز رقم خورد…
?پدر شهید حجت اسدی دوش به دوش پدر شهید مرادی نشسته بود درست مثل سنگ قبرهای شهیدانشا ن!!
“پدر حمید"در کنار “پدر آقا محسن” تماشای مراسم بود دقیقا مثل کتابهای سربلند و یادت باشد در قفسه کتابخانه ی منزل من که تصویرشان هر صبح در آیینه و شمعدان خود نمایی می کند…