حضرت آیت الله علی شیخ موحد مدیر حوزه علمیه خواهران استان فارس

وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوف وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ

در آیه 231 قرآن مجید بعد از اینکه طلاق را به عنوان یک حقیقت اجتماعی قبول کرد، که عدم سازش دو نفر با توجه به تعدد افکار حرف درستی است. لذا قرآن هم قبول کرده که دو نفر نتوانند از نظر فرهنگی یا اقتصادی یا موارد دیگر با هم بسازند و از یکدیگر جدا شوند. بعد از آن یک دستور بسیار مهم را می گوید «و هنگامى که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهاى «عده» رسیدند، یا به طرز صحیحى آنها را نگاه دارید (و آشتى کنید)، و یا به طرز پسندیده اى آنها را رها سازید! »

در اینجا هر دو را معروف می گوید هم امساک هم جداشدن. معروف یعنی قواعد عقلی. قواعد عقلی هم همان اختیارات مرد و زن در خانه است. یعنی اگر بخواهید زندگی اجتماعی و ازدواج را داشته باشید باید بر اساس قواعد عقلی داشته باشید. انگونه نیست که یک تسلط مطلقی برای مرد بر زن باشد. این اتهام به دین وجود ندارد که می گویند مرد بر زن تسلط مطلق دارد. امساک بمعروف یعنی رعایت حقوق زنها. حال اگر نخواستید آنها را نگه دارید، از کلمه معروف استفاده شده یعنی طلاق هم بر اساس قواعد عقلی باشد. انگونه نیست که طلاق بر اساس نزاع و درگیری نباشد، خیلی عادی است که دونفر نتوانند با هم بسازند. قرآن طلاق را بعنوان یک اصل ضروری قبول کرده لذا شرط سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوف  را ذکر کرده. همانطور که ازدواج با خوشی همراه است، طلاق هم همینگونه باشد. چ ازدواج در قالب معروف، چه طلاق در قالب معروف.

در صدر اسلام میان عربها عادت داشتند، برای اینکه زنها ناسازگاری میکردند، مردها میخواستند تلافی به مثل کنند. یعنی بعد از طلاق به ظاهر آشتی می کردند و زنها را نگه می داشتند برای اینکه آنها را اذیت کنند. مثلا آنها را زندانی میکردند یا به آنها غذا نمی دادند. اما این رجوع برای خواستن دل نبود و برای اذیت و آزار زنان یا عقده گشایی بود. این مسئله را به پیغمبر خبر دادند تا اینکه این این آیه نازل شد. قران می گوید این کار را نکنید که بخاطر انتقام گیری، ازدواج را از سر بگیرید و اینکاربرای اذیت باشد. چرا؟

1.    وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ - اگر کسی طلاق را بدهد و بعد اتمام عده، دوباره عقد کند منتها به هدف ضرار، به خودش ظلم کرده. چون ازدواج بخاطر ایجاد حب، بقای نسل و ایجاد وحدت در جامعه است. اگر کسی این وحدت را پاره کند اول کسی که ضرر می کند خودش است. چون انسان در آزار دیگران، خودش بیش از انها در معرض اذیت قرار می گیردد یعنی انسانیت خود را از دست می دهد.

2.    وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللّهِ هُزُواً - بعضی جملات در قرآن مانوس نیست. شان نزول آیه این است که دوباره عقد میخواندند ولی می گفتند ما بعنوان مسخره( و سرکار گذاشتن) برگشتیم. قرآن می گوید این کار را نکنید که آیات خدا را به مسخره بگیرید. چون اگر برای اذیت زنان ازدواج کردید و این کار را بعنوان یک تفریح برای خود قرار دادید، آثار سوء آن در خود شماست. تعبیر ازدواج به آیات الله خیلی تعبیر مهمی است. و می گوید ازدواج را به مسخره نگیرید چون به بهانه ازدواج قصد اذیت و آزار زنان را دارید. قرآن ازدواج را آیات الله ذکر کرده، چون یک حقیقت بزرگی است که دو نفر درکنار یکدیگر الفت پیدا کنند. تنها جایی ک قرآن از ازدواج، با عنوان آیات الله نام برده، سوره است. از منظر عرفانی بشر خیال می کند که می تواند با آیات خدا بازی کند. در حالی که نمیداند هر عملی که بر ضد آیات خدا انجام شود، اثر نفسانی آن در خود انسان است. اگر کسی خواست با احکام خدا بازی کند، هم همینطور است.

3.    وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ - ببینید خدا چه نعمتهایی به شما داده، آنها را یادآوری کنید. خیلی از رزق هایی که نصیب بعضی افراد می شود، بخاطر همسر(زن) آنهاست. توسعه رزق، بخاطر ازدواج شان است. همان روایتی که می فرماید ازدواج کنید که خداوند شما را بی نیاز می کند. همچنین بعضی بلاها که از انسان رفع می شود، بخاطر رفتار خوبی است که مرد در خانه دارد. لذا بدانید که ازدواج، نعمت است و گاهی برخی نعمتها معلول ازدواج اوست.

4.    وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ - قرآن و احکامی که بر شما نازل شده را جزو نعمتهای خدا بدانید.

5.    یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ - وعظ در لغت به معنای دوری از چیزهای بد است. لذا در تربیت اول موعظه مهم است نه شفا و دارو. نعمت خدا این است که اول شما را موعظه می کند که این کار را نکنید و تقوا پیشه کنید. تقوا معانی بسیار متعددی دارد. یکی از آنها اطاعت از امر خداست و ترک نواهی.

وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ – در اینجا این صفت مشبهه (یعنی علیم) را ذکر کرده تا بشر خیال نکند که در این مسائل می تواند ظاهر سازی کند. اعْلَمُوا یعنی تمام این کارها را با خلوص انجام دهید نه اینکه ظاهر قضیه یک چیز و باطن چیز دیگر باشد. جملاتی از این سنخ در قرآن مانند وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ یا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‌ یا  أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‌ یا وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْء عَلیمٌ به معنای آن است که بشر با خدا نمی تواند بازی کند. ولله خبر الماکرین اگر بخواهند با خدا بازی کنند، مکر خدا بالاتر از اینهاست. بدانید خدا آگاه است به اینکه کارهایی که انجام میدهید بر اساس واقعیت است یا نیست. جامعه این را بفهمد که دید اسلام به ازدواج، مسئله اعطای نعمت است. یعنی بوسیله ازدواج به یک سری نعمتهایی می رسید. اگر می خواهید خدا را اطاعت کنید هر جا امر و هر جا نهی است، اطاعت کنید، نه فقط جاهایی که به نفع شماست. به بیان فلسفی عدم ترک نهی، ریشه در عدم اطاعت امر دارد. لذا تقوا زوجی است که  از هم جدا نمیشود امر و نهی با هم اطاعت شود.

 

موضوعات: مذهبی  لینک ثابت