#فارس ✅ خلبانی که دنیا را شگفتزده کرد/بزرگداشت شهید دوران در شیراز #فارس_پژوهش ?رکورددار پرواز دفاع مقدس، در یکصد و بیستمین و آخرین پرواز خود با آنکه میدانست بازگشتی پس از آن وجود ندارد و دیگر فرزند 8 ماههاش را نمیبیند، با شجاعت تمام «فانتوم اف 4» خود را به سمت بغداد به حرکت درآورد و پس از بمباران پالایشگاه، این جنگنده را به سالن اجلاس سران عرب در بغداد کوبید تا در تاریخ 30 تیرماه 1361 شکست سیاسی تاریخی را برای صدام رقم بزند.
?صدام پیش از آن گفته بود شهر بغداد غیرقابل نفوذ است و هیچ خلبان ایرانی جرئت نزدیک شدن به آسمان بغداد و بر هم زدن اجلاس سران را ندارد، در ارتفاع پائین به دور محل برگزاری اجلاس نیز کابلکشی شده بود؛ اما شهید شاخص شیراز «عباس دوران»، با شجاعت وصفنشدنی این حصار را شکست و جنگنده خود را به ساختمان اجلاس کوبید؛ عملیاتی که تحیر جهانیان را برانگیخت و محل اجلاس به کشور دیگری تغییر یافت.
?بزرگداشت شهید خلبان عباس دوران روز یکشنبه ساعت 10صبح در تالار حافظ شیراز با برنامههای متنوع برگزار میشود. آخرین یادواره شهید دوران در سال 93 برگزار شده بود.
من امروز با یک شهید آشنا شدم که تا حالا نمی شناختمش #شهید_علی اکبر_پیرویان
تاریخ تولد:1338
محل تولد: کازرون
نام پدر: محمدحسین
تاریخ شهادت: 28/8/1359
محل شهادت: سوسنگرد
عملیات: سوسنگرد
شغل: دانشجوی رشته پزشکی
مسئول محور سوسنگرد
زندگینامه شهید:در تاریخ 1338 در شهرستان کازرون پا به عرصه وجود گذاشت تحصیلات خویش را تا دوره راهنمایی در نورآباد و دبیرستان را در کازرون گذراند از همان کودکی عشق به خداوند در فطرت و سرشتش گنجانیده شده بود و از سال 52 شروع به فعالیت سیاسی مذهبی از طریق روزنامه دیواری کرد. در سال 55 هنگام تحصیل در کازرون با فرستادن کتابها و نشریات و اعلامیههای ضدرژیم برای دوستان خود به فعالیت خویش ادامه داد. در تاریخ 24/12/56 در سالروز تولد رضاشاه که جشن گرفته بودند او مشغول تخریب مراسم چراغانی و پخش اعلامیه امام خمینی پرداخت که هنگام سوزاندن عکس شاه جلو مدرسه حکمت مورد تعقیب مأموران قرار گرفته و در اثر تیراندازی مأموران بازوی چپ او مورد اصابت قرار میگیرد و پس از دستگیری درحالیکه مجروح بود مورد شکنچه قرار میگیرد که در اثر خونریزی زیاد دچار اغماء میشود؛ او را به بیمارستان منتقل میکنند. پس از دو روز بازداشت بدون اینکه اجازه ملاقات داشته باشد او را به دادگستری میبرند که با ضمانت پدرش آزاد میگردد. در سال 57 موفق به اخذ دیپلم و سپس با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول میشود وی عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران میشود که در تسخیر لانه جاسوسی و در پاسداری آن نقش فعالی را ایفا میکند. در این مدت به سپاه پاسداران میرود و با عدهای از برادران پاسدار راهی افغانستان شده تا با دشمنان آنان بجنگد و چند ماهی در آنجا سپری میکند.
بعد از برگشت از افغانستان به سمت مسؤول و مربی آموزش بسیج کازرون منصوب میشود و در کازرون شروع به فعالیت میکند که میتوان او را به عنوان مؤسس بسیج در کازرون دانست کسانیکه دوران آموزشی را با او گذراندهاند با روحیات، اخلاق، برخورد و متانت او آشنایی کافی دارند. تا شروع جنگ تحمیلی دائم در فعالیت و جنب و جوش بود تا افراد واجدالشرایط را سریعتر آموزش دهد تا اینکه جنگ تحمیلی شروع و به عنوان اولین فرمانده نیروهای بسیجی راهی منطقه جنوب شده و در هویزه مستقر گردید نیروهایی که همراه با او بودند با تجهیزات خارج از رده از قبیل امیک، برنو، بازوکا… مسلح بودند. در مدت استقرار در هویزه با فعالیتی که داشت از مردم آن منطقه اسلحههای غارت شده (ژاندارمری سابق) را گرفته و به مرور یکایک بچهها را تجهیز کرد تا اینکه خبر محاصره سوسنگرد میرسد و او بچهها را نیمه شب از هویزه به سوسنگرد برده و پشت خاکریزها مستقر میکند و صبح 24/8/59 جنگ با دشمن، با نیروی ایمان شروع میشود و آن روز شهید پیرویان با تمام وجود پیشاپیش نیروها میجنگید یگان رزم برای او مهم نبود، که به وسیله گلوله مستقیم تانک دشمن دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد.